باباجونم هميشه باش

ساخت وبلاگ
بی هیچ تعلقیبی هیچ هویتی دارم به زندگی پوشالی خود ادامه می دم و چقدر درد دارد برای دخترم در متن این دروغ و بی مهری بودنآخرین بار که بدون استرس روزم را به شب رساندم یادم نمی آیدنیار به کمک دارم برای همین امروز سر خود مث‌بی سوادا رفتم و برای خودم قرص ضد استرس گرفتم هیچ اثری نداشت این زخمی که در قلب من خانه کرده خوب شدنی نیستخیال راحتم آرزوست همیناما با تمام وجود شاکرمکه دخترم هستمستقل شدهداره سعی می کنه زندگیش رو بسازهو من می سوزم در میان میله های قفسی که تنها خودم حس می کنمنه خیانت بلدم نه وفاداریمن خودم را میان بی هویتی که برایم ساختن گم کرده امخودم را به خدا سپردم و دخترم را بیشتر باباجونم هميشه باش...ادامه مطلب
ما را در سایت باباجونم هميشه باش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manomona بازدید : 27 تاريخ : جمعه 31 فروردين 1403 ساعت: 2:54

گاهی دلم می خواهد داد بزنم و کمک بخواهمنمی دانم تا کی دوام خواهم آوردنمی دانم تا کی در خفگی این استرس خواهم زیستمن به اندازه ای که در باور هیچ کس نمی گنجد نیاز به کمک دارمنه در حد حرفنه در حد حضوردر حد یک دستکه دستی کشیده شود به سرو وضع این زندگی تاریکهر چه توضیح دادم نفهمیدن هر چه قدر داد زدم نشنیدن آنها موفق شدند من تبدیل به یک مرده متحرک شدم که دم نمی زندزیر باران دنبال سبزی عید بودم تنهایی خرید کردم تنهایی می خندم تنهایی گریه می کنمتنهایی استرس می کشم تنهایی عکس می گیرم تنهایی ره می روم تنهایی ساعت ها داد می زنم تنهایی بیدار می مانم تنهایی می خوابم تنهایی کار می کنم تنهایی شکست می خورم تنهایی دم نمی زنم دم نمی زنم چقدر همه چی از بیرون ساکت و خوش است و درونم که دیگر نای ماندم را گرفتهحوصله خودمو ندارم حوصله گوشی ندارم حوصله نوشتن ندارم حوصله خواندن ندارم هیچی باباجونم هميشه باش...ادامه مطلب
ما را در سایت باباجونم هميشه باش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manomona بازدید : 22 تاريخ : جمعه 31 فروردين 1403 ساعت: 2:54

بسم الله الرحمن الرحیماللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ*لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ * اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ*********************خدایی دارم قلم به دست...می نویسد برایم هر شب نامه ای..من هر روز صبح روزم را با نامه ی او شروع می کنمبه نام خدا...*****************این منم همان دختر بچه ای که در میان گندمزارها دنبال خدا می گشتمریمی که عمریست به دنبال نیمه گمشده ی خود استمرا به حال خود تنها گذاریدمن فقط می خواهم بدانمخدا کجا خانه کردهکه نفس هایم بوی گندم می دهد**************برای کسی قلم به دست نمی شوماین جا از حس لحظه هایم می گویمو تنها دو چشم برای فهم یک زن کافیست...نگاهی را می خواهم که در آن خدا ترازو به دست باشداگر به غیر این در نگاهت هستبر من و احساس من چشم ببند.*****************یک معذرت به یک زن بدهکارم================تنهایی خود را مقدس بدارت باباجونم هميشه باش...ادامه مطلب
ما را در سایت باباجونم هميشه باش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manomona بازدید : 22 تاريخ : جمعه 31 فروردين 1403 ساعت: 2:54

سال نو با دردهای کهنه شروع شد

اینکه ازدحام و شلوغی شهر تنهایی ام را به رخ می کشید دردی تکراری و کوچک شده بود در برابر حسرت حس خانواده بودن که دل دخترجان را به درد آورده بود درد مشترکی که برای بقیه یک حالت عادی و روزمره هست

اصلا هیچ

باباجونم هميشه باش...
ما را در سایت باباجونم هميشه باش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manomona بازدید : 48 تاريخ : دوشنبه 16 مرداد 1402 ساعت: 14:23

منتظر موردى كه سال آينده بى شك برام اهميت نخواهد داشت مثل نوشته هاى سال قبل كه الان برام مهم نيس اما اينم بگم كه برا همين كلمه هاى بى اهميت لحظه هاى سختى پشت سر گذاشتم و يادم نمى ره دردهاى كشيده شده...منتظرم منتظر اينكه به خودم يك چيزايى ثابت بشه كه شك دارم ...اصلا نوشتنم نميادازچى بنويسم مثلا از خون جارى شده از مادران كشته شدهاز مردهاى بيكار و معتاداز فحشا و فساد و خيانتاز بيسواد هاى پشت ميزاز باسوادهاى اپي كاراز جايگاه هاى كاهى از اين روزهاى آشفته!از حال افسرده خودم!!!از تلاشهاى بى وقفه دختر جان!!!از بلاتكليفى پدر خانه!!!ما خيلى وقت است مرده ايم فقط تير خلاص هنوز به قلبمان ننشسته.شب بيدارى هاى بيست و چندساله من چرا صبح نميشه؟؟؟؟؟همينجورى نوشتان شالله خير است بگوييم و تكرار دم و بازدم باباجونم هميشه باش...ادامه مطلب
ما را در سایت باباجونم هميشه باش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manomona بازدید : 80 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 17:58

بسم الله الرحمن الرحیماللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ*لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ * اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ*********************خدایی دارم قلم به دست...می نویسد برایم هر شب نامه ای..من هر روز صبح روزم را با نامه ی او شروع می کنمبه نام خدا...*****************این منم همان دختر بچه ای که در میان گندمزارها دنبال خدا می گشتمریمی که عمریست به دنبال نیمه گمشده ی خود استمرا به حال خود تنها گذاریدمن فقط می خواهم بدانمخدا کجا خانه کردهکه نفس هایم بوی گندم می دهد**************برای کسی قلم به دست نمی شوماین جا از حس لحظه هایم می گویمو تنها دو چشم برای فهم یک زن کافیست...نگاهی را می خواهم که در آن خدا ترازو به دست باشداگر به غیر این در نگاهت هستبر من و احساس من چشم ببند.*****************یک معذرت به یک زن بدهکارم================تنهایی خود را مقدس بدارت باباجونم هميشه باش...ادامه مطلب
ما را در سایت باباجونم هميشه باش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manomona بازدید : 69 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 17:58

بسم الله الرحمن الرحیماللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ*لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ * اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ*********************خدایی دارم قلم به دست...می نویسد برایم هر شب نامه ای..من هر روز صبح روزم را با نامه ی او شروع می کنمبه نام خدا...*****************این منم همان دختر بچه ای که در میان گندمزارها دنبال خدا می گشتمریمی که عمریست به دنبال نیمه گمشده ی خود استمرا به حال خود تنها گذاریدمن فقط می خواهم بدانمخدا کجا خانه کردهکه نفس هایم بوی گندم می دهد**************برای کسی قلم به دست نمی شوماین جا از حس لحظه هایم می گویمو تنها دو چشم برای فهم یک زن کافیست...نگاهی را می خواهم که در آن خدا ترازو به دست باشداگر به غیر این در نگاهت هستبر من و احساس من چشم ببند.*****************یک معذرت به یک زن بدهکارم================تنهایی خود را مقدس بدارت باباجونم هميشه باش...ادامه مطلب
ما را در سایت باباجونم هميشه باش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manomona بازدید : 62 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 17:58

از بى خدايى نيچه تا خداى اوشو باباجونم هميشه باش...

ما را در سایت باباجونم هميشه باش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manomona بازدید : 86 تاريخ : پنجشنبه 23 تير 1401 ساعت: 21:24

شروع اسارت بود يا اوج پرواز يا فقط يك تجربه كه الكى الكى هرچه داشتم سهيم شدم و عاجز، سر به آسمان داشتم تو كه مى ديدى دنبال شاهدى بودم تا اين بى خود از خويش بودن را برايم تعبير كند چنان غريب و ناآشنا كه انگار از خود كوچ كرده بودمو چنان آشنا و خودى كه انگار خود گم شده ام را يافته باشمچنان درگير خود بودم كه گويى سخت ترين نقش دنيا را بهم داده باشند نقشى كه هيچ اسمى برايش نداشتم.من فقط مى خواستم تنهايى سياه و سفيد خود را با دلتنگى هاى خاكسترى او قسمت كنم تقسيمى كه از عمق دلم تا روح ناشناس او راه داشت اما ترديد در رگ هايم در جريان بود و دلهره يك حسرت و اظطراب يك پشيمانى ولى آرام بودم و با همه آن تشويش ها دلم مى خواست بى هيچ نگاهى بى هيچ تماسى ساعت ها چشم هايم را به صدايش بدوزم و حركت دست هايش بر لوح اشتياقم نقش آرامش بكشداولين بار بود كه مى ديدمش ولى انگار او سال هاى سال در روح من زندگى كرده بود، من او را با قلبم مى شناختم بى هيچ توضيحى. من دلى نداشتم كه به كسى بسپارم اما سرانگشتانم در لابه لاى حركت دست هايش دنبال يك تقدير بود و يا قسمت. راس مى گويند كه هر كسى قسمت هر كسى نمى شود خيلى ها در تقدير هم هستند و باهم زندگى مى كنند اما قسمت هم نيستند راستى خدا تو بگو من كدامم تقدير يك شب، قسمت يك دلتنگى يا يك دلخوشى ساده! باباجونم هميشه باش...ادامه مطلب
ما را در سایت باباجونم هميشه باش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manomona بازدید : 63 تاريخ : پنجشنبه 23 تير 1401 ساعت: 21:24

قبلا هم زياد نوشتم در مورد اجبار و تنفرم از جبراين روزا به اجبار خونه هستيم ولى متاسفانه بيشتر همشهريان رعايت نمى كنند و باز مث بقيه موارد چوب ندانم كارى افرادى رو مى خوريم كه قبلا هم ازشون ضربه خوردي باباجونم هميشه باش...ادامه مطلب
ما را در سایت باباجونم هميشه باش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manomona بازدید : 75 تاريخ : جمعه 5 شهريور 1400 ساعت: 20:14